تحول ناگهانی شهید مجید قربانخانی

 گفته های خواهر شهید:

مجید اهل نماز وروزه ودعا نبود اما سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی متحول شد

همیشه در حال دعاوگریه بود نماز هایش را سر وقت می خواند وحتی نماز صبحش رانیزاول وقت می خواند

خودش میگفت نمیدانم چه اتفاقی برایم افتاده که اینطور عوض شده ام ودوست دارم همیشه دعا بخوانم وگریه کنم 

دراین مدتی که دچار تحول روحی ومعنوی شده بودهمیشه زمزمه لبش(پناه حرم کجا می روی برادرم)بود

همیشه ارادت خاصی به حضرت زینب داشت

شب آخر جوراب های همرزمانش را می شسته همرزمش به مجید گفته:مجید حیف تو نیست بااین اعتقادات واخلاق ورفتاری که داری خالکوبی روی دستته؟

مجید میگوید:تا فردا این خالکوبی یاخاک میشه یااینکه پاک میشه

وفردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت

یک تیر به بازوی دست چپش می خورد وتیردستش را پاره میکند

وبه گفته خودشان خالکوبی کاملا پاک شده وچهار تیر به سینه وپهلویش می خورد وشهید می شودوپیکر مطهرش هنوز برنگشته

محل شهادت:جنوب حلب.خانطومان.باغ زیتون

پ.ن:به شما پیشنهاد میکنم مصاحبه ی کامل با خانواده ی این شهید بزرگوار رو حتمابخونید.خیلی خیلی جالبه

۴ موافق ۰ مخالف
روحش شاد و یادش گرامی

روحش شاد

تشکرازحضورتون

بسیار زیبا
روحش شاد
ممنون از تمام شهدا باغیرت...

روحش شاد..

نگاهتون زیباست
تشکراز همراهیتون

روحشون شاد
کاش خدا ما رو هم متحول کنه...

روحش شاد

آره کاش :-(

سلام وبلاگ خوبی دارید و مطالب آموزنده
وبلاگ ما رو هم دنبال کنید
http://saleyasin.blog.ir

سلام ممنونم 

به روی چشم

کاش ماهم متحول بشیم...:((

واقعا کاش:(

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظریادتون نره:)
باتبادل لینکم موافقم:))
کپی هم با ذکرمنبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان